از لحظه ای که انسانها به گفت و گو و تبادل اطلاعات پرداختند، هنر متقاعد سازی (art of persuasion) و فروش وارد زندگی اجتماعی افراد شد. این هنر ابزاری است که افراد و شرکتها برای رسیدن به اهداف خود مانند افزایش فروش، ایجاد ارتباط مداوم با مشتریان استفاده میکنند. در این مقاله به مهارت و اصول متقاعد سازی، ارتباط موثر و تکنیک های آن همراه با مثال هایی که جامع و کامل درک مطلب براتون آسون و راحت باشه، میپردازیم. با ما همراه باشید?.
فهرست عناوین مقاله
مهارت متقاعد سازی چیست؟
متقاعد سازی هنری است که با استفاده از قدرت کلمات، ارتباطات و تاثیرگذاری بر روی احساسات و انگیزههای انسانها، توانایی ایجاد تغییر و تحول آنان را دارد. این هنر از گذشته تا کنون، نقش بسیار مهمی در پیشرفت روابط انسانی، سیاسی، اجتماعی و حتی در کسب و کار داشته است و باعث بقا، افزایش کیفیت زندگی و حتی پیشگیری از بسیاری از جنگهای بزرگ شده است. امروزه با توجه به پیچیدگی رقابت های ایجاد شده در فروش و تبلیغات، نیاز به یادگیری یک مهارت ساده و بسیار جامع در عین حال تاثیر گذار احساس میشود.
ایجاد طرز فکر درست در مورد متقاعد سازی
فرض کنید در اولین مرحلهی این سفر قرار است با خانوادهتان شروع کنید. آیا به همسر، خواهر یا برادرتان ایده ها و محصولات خود را معرفی کرده اید؟ اینجاست که اعتماد و شناخت وجود دارد و شما میتوانید نیازها را شناسایی کرده و به آنها پیشنهادهایی دقیق تر ارائه دهید تا آنها را متقاعد کنید که مشتری شما شوند. مثلا میدانید که برادرتان سالهاست به دنبال راهی برای لاغر تر شدن است، بنابراین خیلی راحت میتوانید به او یک کالای ورزشی مناسب پیشنهاد دهید.
حال تصور کنید میخواهید افراد دیگر را متقاعد کنید تا مشتری شما شوند. هر چه فاصله میان شما و مخاطبانتان بیشتر شود (آنها را کمتر بشناسید یا اصلا نشناسید)، متقاعد کردن آنها دشوارتر میشود و مهمتر است که نیازها و تمایلاتشان را بفهمید و آنها را متقاعد کنید. این چالشهای نیازمند استراتژیهای بسیار دقیق هستند، در غیر اینصورت حتی اگر فروش صورت بگیرد (بتوانید آنها را متقاعد کنید) رضایت مشتریانتان کم و کمتر خواهد شد.
امیدوارم تا اینجای کار متوجه شده باشید که مهارت متقاعد سازی بسیار ضروری است زیرا اکثر مخاطبان ما در دنیای امروز، کسانی هستند که هیچ گونه شناختی از آنها و نیازهایشان نداریم. میتوان مهارت متقاعد سازی را به عنوان یک مهارت ساده و در عین حال بسیار تاثیرگذار شناخت که یادگیری آن را به هر فرد، از جمله کارآفرینان، بازاریابان، مدیران توصیه میکنیم.
مثال کاربردی برای اهمیت متقاعدسازی
در یک نظرسنجی توسط یک شرکت تولید پودر لباس شویی، از خانمهای خانهدار درخواست شد تا نظراتشان را برای ارتقای سطح کیفیت پودرهای لباس شویی ارائه دهند. بیشتر آنها با ابراز نیاز به قدرت پاک کنندگی بیشتر این پودرها ، نظر خود را به شرکت منتقل کردند. با تلاش های بیشتر و صرف هزینههای زیاد، شرکت تصمیم به تولید پودرهایی با خواص پاک کنندگی قویتر کرد تا رضایت مشتریان خود را بالاتر ببرد اما نتیجه عکس داد و فروش زیاد نشد و شرکت به نتیجه ی مطلوب نرسید!! (به نظرتون چرا?)
مدتی بعد شرکت بطور اتفاقی با تغییر فرمولاسیون پودرهای لباس شویی، باعث شد پودرها بوی مطبوع تری به خود بگیرند. با افزودن این عنصر عطری به پودرها، فروش به طور چشمگیری افزایش یافت و تاثیر قابل توجهی بر کسب و کار این شرکت داشت. مدیر فروش محصولات شرکت، تصمیم گرفت برنامه ای مشخص و عملی برای بهبود رایحه ی پودرها طراحی کند. اینگونه بود که اولین پودرهای خوش بو مخصوص لباس شویی طراحی شد که سر و صدای زیادی به پا کرد.
سوالاتی که بهتر است از خود بپرسید
- به نظرتان چرا تغییر بوی محصول نسبت به افزایش بیش از حد پاک کنندگی محصول تاثیر بهتری از نظر فروش داشت؟
- به نظر شما، آیا شناخت نیازهای خانمها در این مورد خاص، باعث پیشرفت در فروش خواهد شد؟ (مثلا اگر بدانیم خانم ها نسبت به آقایان بیشتر تحت تاثیر رایحه مطبوع قرار میگیرند.)
- چرا پاسخ به نیاز پاک شدن بیش از حد سریع و راحت لباسها نتوانست به پیشرفت فروش کمک کند؟
- اگر شرکت از کیفیت پودر بکاهد و به رایحه ی مطلوب و ماندگارتر پودرها اضافه کند، (بیشتر بودجه ی شرکت را روی افزایش رایحه مطلوب سرمایه گذاری کند) چه خواهد شد؟ آیا همچنان سود بالایی کسب میکند؟؟
اجازه دهید سوالات را کمی پیچیده تر کنم.
- اگر شرکت به جای اضافه کردن رایحه ی مطلوب، قیمت پایینتری نسب به شرکتهای دیگر برای پودرهایش در نظر میگرفت، فروشش بیشتر میشد؟
- چه مزیتهایی را شرکت میتوانست اضافه کند تا فروش بیشتری را نسبت به اضافه کردن رایحه ی مطلوب تجربه کند؟ آیا شرکت بهترین و به صرفه ترین راه ممکن را پیش گرفت؟
- مثلا اگر پودرها طوری طراحی میشدند که به پوست خانم ها آسیب کمتری میرساندند و حساسیت ایجاد نمیکردند، چه اتفاقی در روند فروش میافتاد؟ اضافه کردن کدام مزیت به صرفه تر است و در اولیت بالاتری قرار میگیرد؟
اینجاست که هنر متقاعد سازی و فروش به چالش کشیده میشود.
ریچارد برانسون : برای داشتن موفقیت، ضروری است که مهارت انتقال رویاها و ایدهها به دیگران را فرابگیرید.
اصولی برای متقاعد سازی موثر
در جادهی موفقیت، اصول متقاعد سازی همواره به عنوان چراغهای راهنما عمل میکنند. در واقع این اصول، ما را از گمراهی نجات میدهد و به سمت تسلط بر هنر متقاعد سازی سوق میدهد. آنها نه تنها راههایی را برای رسیدن به مقصد متقاعد کننده به ما نشان میدهند، بلکه معیارهایی مطمئن برای تشخیص ماهران از غیر متخصصان ارائه میدهند.
گاهی افراد ادعا میکنند که فردی متقاعد کننده هستند و تکنیک هایی را میخواهند به ما آموزش دهند، اما باید مواظب باشیم!! زیرا ممکن است بسیاری از این تکنیکها با اصول پایه ای متقاعد سازی تضاد داشته باشند. بنابراین، بهتر است مهارت خود را با مطالعه و تمرین بهبود دهیم. سه اصل اساسی در فرایند متقاعد سازی شامل شناخت مخاطب، ارتباط موثر با مخاطب و استفاده از منطق و استدلال میباشد.
شناخت مخاطب: گنجی برای موفقیت در متقاعد سازی
شناخت دقیق و عمیق مخاطبان و مشتریان، اصلی ترین عامل در موفقیت مهارت متقاعدسازی است. این مرحلهی حیاتی برای فهم تمایلات، اهداف و مشکلات مخاطب است. با شناخت دقیق این نیازها ، میتوانید استراتژیهای مناسبی را طراحی کنید تا بتوانید تاثیر بیشتری روی مخاطبان داشته باشید و نتایج بهتری را بدست آورید.
پیام متقاعد کننده ی شما باید یک یا چند نیاز مخاطب را پاسخ دهد و هرچه قدر طیف گستردهتری از نیازهای آنها را پاسخ دهید، به احتمال بیشتری مخاطب متقاعد خواهد شد. هر چه قدر در اصول تبلیغ نویسی حرفه ای پیش برویم مخاطب بیشتری را جذب میکنیم. برای مثال: فرض کنید یک باشگاه بدنسازی دارید که میخواهید باشگاه و خدماتتان را تبلیغ کنید. کدام یک از آگهیهای زیر را انتخاب میکنید:
- آگهی تبلیغی اول: باشگاه بدنسازی آرمان، برای کسانیکه میخواهند باهوشتر شوند.
- آگهی تبلیغی دوم: باشگاه بدنسازی آرمان، برای کسانیکه میخواهند جذاب تر و سالم تر باشند.
بدیهی است که اکثر افراد آگهی دوم را انتخاب کنند. آگهی دوم به وضوح متقاعد کننده تر است.
- سوال: دلیل متقاعد کنندهتر بودن آگهی دوم چیست؟
- پاسخ: برطرف کردن نیاز اکثر مخاطبان
اگه تو حوزه تبلیغ نویسی آشنا نیستی نگران نباش!
لیموناد یک دوره آموزش حرفه ای تبلیغ نویسی داره که میتونی با تماشا کردن اون تو این زمینه استاد بشی ?
خیلی از تازه کارها و افرادی که تحت تاثیر شبه علم و آموزش های غلط قرار میگیرند، خیال میکنند آگهی اول خلاقانه و متفاوت است و این یک مزیت محسوب میشود. خلاقیت و افزودن مزیتهای متفاوت کار عاقلانه و جذابی است ولی باید یک روند و ساختاری داشته باشد، در غیر این صورت یک ایدهی خلاقانهی بی مصرف محسوب میشود.
3 قدم اصلی برای شناخت مخاطبان:
سه قدم اصلی برای شناخت مخاطب شامل تجربه و آزمون خطا، آشنایی با نیازهای مخاطبان و پرسش گری و تحقیق میشود که در ادامه توضیح داده شده است:
قدم اول (تجربه و آزمون خطا)
برای خود لیستی تهیه کنید و با نگاه تحلیلی مخاطبان و نیازهایشان را آنالیز کنید. در ابتدای کار ممکن است کمی سردرگم شوید ولی با تمرین و استمرار، به یک آدم شناس قهار در زمینه ی کاری خود تبدیل خواهید شد.
هشدار: لطفا ذهن خود را باز نگه دارید و در مقابل پذیرش حقایق مقاومت نکنید. احتمالا پس از اینکه شناخت بهتری از مخاطبانتان کسب کردید، لازم میدانید که رویکرد کلی کسب و کارتان را عوض کنید و یا تغییراتی کوچک ایجاد کنید.
در نظر داشته باشید همواره باید در شناخت مخاطبان فعال و کوشا باشید و همزمان تواضع خود را حفظ کنید. هرگاه حس کردید بصورت کامل مخاطبان خود را میشناسید، دقیقا از همان لحظه به بعد روند پیشرفت شما کند میشود و یا حتی ممکن است پسرفت کنید. در ادامه بصورت کلی نیازهای مخاطبان را نام میبریم و شما میتوانید آنها را در لیست خود قرار دهید.
قدم دوم (آشنایی با نیاز های مخاطبان)
در ابتدا میتوانید خودتان را جای مخاطبانتان قرار دهید و از خود سوالهای زیر را بپرسید:
- اگر من جای مشتری بودم، از خدمات محصولات خودم راضی بودم؟
- چه چیزی باعث رضایت بیشتر من به عنوان مشتری میشود؟
- اگر راضی نیستم، چه چیزی باعث رضایت من خواهد شد؟
سعی کنید با دید باز و دور از تعصب به سوالات بالا جواب دهید. جواب سوالاتتان را یادداشت کنید و در ادامه آنها را ارزیابی کنید.
5 نیاز اساسی از نظر دکتر ویلیام گلسر (روانپزشک)
ویلیام گلسر معتقد است تمام نیازهای انسانها، زیرمجموعه ی 5 نیاز زیر است.
- نیاز به بقا: یعنی نیاز به زنده ماندن و ادامهی حیات
- نیاز به آزادی: نیاز به داشتن حق انتخاب، آزادی عمل و آزادی در زمان، خلاقیت و …
- نیاز به پیشرفت و قدرت: پیشرفت کردن در کار، تحصیل، روابط، درآمد و … به منظور برتری نسبت به دیگران
- نیاز به عشق و تعلق: نیاز به رابطهی عاطفی و سالم، احساس تعلق کردن نسبت به کسی یا جایی (مثلا تعلق داشتن به شهر یا کشور یا …)، محبت و…
- نیاز به تفریح: تفریح و خوش گذرانی به انسانها، احساس رهایی و لذت میدهد و برای مغز ضروری است.
اندازهی نیازهای بالا در هر فرد متفاوت است و به عوامل پیچیدهای مربوط است. ما به دنبال این هستیم که بدانیم، اندازهی کدام یک از نیازهای مخاطبمان بیشتر است؟؟ باتوجه به نیازهای شاخص مخاطب، میتوانیم استراتژی متقاعد سازی را طراحی کنیم.
مثال: فرض کنید مربی یک تیم فوتبال هستید. میخواهید اعضای تیم را متقاعد کنید تا تمرینهای بسیار سنگینی را انجام دهند. همه ی ما میدانیم که اکثر اعضای تیم فوتبال رویای قهرمانی در سر دارند. بنابراین، میتوانیم حدس بزنیم که نیاز پیشرفت و قدرت آنها زیاد است و با توجه به این نیاز میتوانید آنها را با جملات مناسب تشویق کنید تا تمرینهای سخت و نفس گیر را به راحتی انجام دهند.
هرم مازلو
این هرم نیازهای انسان را طبقه بندی میکند و میتواند شما را در متقاعد سازی افراد کمک کند. طبق هرم مازلو، هر انسانی بخشی از عمر خود را در یک طبقه از این هرم زندگی میکند و بیشتر به نیازهای مربوط به آن طبقه پاسخ میدهد.
- طبقهی اول نیازها: نیازهای فیزیولوژیک مانند آب و غذا، هوا، خواب و…
- طبقهی دوم نیازها: امنیت فیزیکی، امنیت مالی و سایر جنبه های امنیتی
- طبقهی سوم: نیاز به روابط دوستانه و رابطهی عاطفی
- طبقهی چهارم: اعتبار، شهرت، احترام
- طبقه پنجم: رشد شخصی، تعلم، مطالعه عمیق و پیچیده، خلاقیت، ارتقا، توسعه فردی و …
اگر بتوانید در پیام متقاعد کنندهتان، یک یا چند نیاز بالا را پاسخ دهید، در این صورت به احتمال زیاد میتوانید طرف مقابل را متقاعد کنید. برای متقاعد کردن فرد مقابل طبق هرم مازلو، باید شناخت کافی از طرف داشته باشید و دقت کنید که درحال حاضر در کدام یک از طبقات هرم بالا زندگی میکند.
مثال: فرض کنید با افرادی سر و کار دارید که بیشتر در طبقه ی اول نیازهای هرم مازلو زندگی میکنند و بیشتر دغدغه ی آنها، برطرف کردن نیازهای فیزیولوژیکی است.
- آیا میتوانید آنها را به خرید کتاب های ادبی و هنری تشویق کنید؟ پاسخ: احتمالا خیر.
- آیا میتوانید آنها را متقاعد کنید تا از رستورانی که غذای ارزانی دارد، خرید کنند؟ احتمالا بله.
نظر سنجی
در فرایندی جذاب و مفید، میتوانید با گوش دادن به نظرات گوناگون افراد، به مسیر درستی برای کسب و کار یا ایدههایتان برسید. مصاحبه با افراد مختلف و پرسیدن نیازها و تمایلاتشان، کمک میکند تا به دغدغه و مشکلات آنها پی ببرید و سپس با جمع آوری جوابها و دسته بندی آنها، الگوهای مشترک را شناسایی کنید. این الگو ها به ما کمک میکنند تا نیازهای آنها را به خوبی درک کنید و راهکارهای مناسب را ارائه دهید.
در ضمن، اگر کسب و کار شما ابعاد بزرگی دارد، میتوانید برای جمع آوری و تحلیل دادهها از خدمات یک متخصص علم آمار و تحلیلگر داده استفاده کنید، تا به نتایج دقیقتر و مطمئنتری دست یابید.
قدم سوم (پرسشگری و تحقیق)
تحقیق و پرسشگری درباره ی مخاطب هدف خود بسیار ضروری است و میتواند تاثیر زیادی در متقاعد سازی افراد داشته باشد. اطلاعات زیر میتواند در طراحی استراتژی مناسب، کمک کند. که شامل:
جنسیت، سن، نیازها (که در قدم دوم گفتیم)، سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، ارزشها، انگیزهها، آداب و رسوم، فرهنگ، دین، منطقه ی جغرافیایی (آدرس)، آب و هوا، قوانین آن منطقه و سطح رفاه و بهداشت
تا اینجای کار یاد گرفتیم مخاطبانمان را بهتر بشناسیم. پس بهتر است لیستی تهیه کنید و قدم اول تا سوم را در مورد تک تک مخاطبان یا جامعه هدف بکار ببرید.
خلاصه ی شناخت مخاطبان و جمع بندی
در تصویر زیر، با یک نگاه سریع میتوانید اطلاعات مورد نیاز برای شناخت بهتر مخاطب را دریافت کنید.
ارتباط موثر
ارتباط موثر موضوعی بسیار پیچیده و گسترده است که اهمیت فراوانی دارد. ارتباط موثر یکی از ضروریات در فرآیند متقاعدسازی است.
تعریف ارتباط موثر
ارتباط موثر به معنای توانایی نزدیک شدن به اهداف خود در تعامل با دیگران است. به عنوان مثال، شما میخواهید با فردی ارتباط برقرار کنید و در نهایت پیشنهاد ویژهای برای فروش یک محصول به او بدهید. یا میخواهید رابطهتان را با دوستانتان به نحوی پیش ببرید که به یک سفر هیجانانگیز منجر شود. در این مثالها، باید بتوانید منظور خود را به طور صحیح بیان کنید تا طرف مقابل کاملا آن را درک کرده و سوءتفاهمی پیش نیاید.
برای برقرار کردن چنین ارتباطی، باید احساسات طرف مقابل را درک کنید و هرچه بیشتر به عمق این احساسات نفوذ کنید، ارتباط موثرتری خواهید داشت. برای این منظور ابزارهای متعددی وجود دارد. من قصد دارم یکی از مهمترین و کارآمدترین آنها را به شما معرفی کنم. مهارتی که اغلب فراموش میشود: گوش دادن.
بسیاری از متخصصان و نویسندگان این مهارت را “گوش دادن فعال” مینامند. گوش دادن مهارتی است که همگی آن را بلدیم اما کمتر از آن استفاده میکنیم. گوش دادن میتواند بطور قابل توجهی ابزارهای دیگر ارتباط موثر را شکل دهد. بنابراین، نیازی نیست که بر تمامی ابزارهای ارتباطی تسلط کامل داشته باشید؛ فقط کافی است مهارت خوب گوش دادن را تمرین کنید.
برای مثال گوش دادن فعال میتواند باعث افزایش هوش، به ویژه هوش هیجانی شما شود که دقیقا همان چیزی است که به عنوان یک ابزار مهم در ارتباط موثر شناخته میشود.
مثالهای خوب برای مهارت گوش دادن
1-خودتان را به جای یک مشتری تصور کنید. فرض کنید میخواهید یک جفت کفش بخرید و از فروشنده درخواست میکنید که یک جفت کفش مناسب برای شما بیاورد. مغازهدار، بدون اینکه درمورد ویژگیهای کفش مورد علاقهتان اطلاعاتی کسب کرده باشد، شروع به معرفی کفشهای مختلف میکند. زمانیکه میخواهید کمی دربارهی خواستههایتان صحبت کنید، وسط حرفتان میپرد و مدام در سلیقه شما دخالت میکند و سعی دارد نظر خود را به شما القا کند! چه احساسی پیدا میکنید؟
2-فرض کنید روز بدی را پشت سر گذاشتهاید، با همکارانتان دعوا کردهاید و اکنون احساس طردشدگی میکنید. نزد دوست قابل اعتمادتان میروید و میخواهید با اون کمی صحبت کنید و از نگرانیهایتان بگویید تا از فشار روانیتان کاسته شود.
پس از گفتن اولین جمله، دوستتان شروع به صحبت کردن و ارائه راه حل میکند. بارها اشتباهاتتان را یادآوری کرده و سعی میکند شما را مفصل راهنمایی کند. سپس نوبت به شما میرسد، کمی صحبت میکنید و متوجه میشوید که او به جای دیگری نگاه میکند و مدام نگاهش را از شما میدزدد.
گاهی هم وسط حرفتان میپرد و مانع ادامه صحبتتان میشود. احساس میکنید که او خودش را برای ارائه راه حلها و انتقادات بعدی آماده میکند و به محض اینکه فرصت بیابد، به طرز شگفتانگیزی راه حل تولید میکند. اکنون احساس بدتری نسبت به قبل پیدا کردهاید. حالا متوجه میشوید چقدر خوب میبود کسی به حرفهایتان کمی گوش میداد.
10 تکنیک گوش دادن فعال
- هنگام گوش دادن، ارتباط چشمی با طرف مقابل برقرار کنید. لطفا به اطراف، ساعت یا اشخاص دیگر نگاه نکنید.
- برای خوب گوش دادن، سعی کنید در ذهنتان به پاسخهای خود فکر نکنید.
- حرفهای طرف مقابل را درک کنید و به فلسفه و دلایل پشت صحبتهایش توجه کنید.
- با زبان بدنتان به او بفهمانید که تمام توجهتان صرف گوش دادن به اوست. با موهایتان بازی نکنید و خودتان را نخارانید.
- اگر سوالی داشتید، در زمان مناسب از او بپرسید.
- مانند یک مجسمه به او خیره نشوید؛ در گوش دادن فعال باشید. مثلا سرتان را به نشانه تایید تکان دهید و زمانیکه او لبخند میزند، شما هم لبخند بزنید. به موقع تعحب کنید و یا واکنش های مناسب نشان دهید.
- سعی کنید او را درک کنید و خودتان را جای او بگذارید تا واکنشهایتان طبیعی تر باشد.
- واکنشهایتان نباید اغراقآمیز باشد. مثلا خیلی بلند نخندید یا بطور غیرمعمولی ناراحت شوید. سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید.
- وقتی میخواهید صحبت کنید، پاسخهایتان باید همدلانه باشد و سعی در نقد کردن و القای نظر شخصی نداشته باشید.
- اگر در هر جایی از صحبتهایش منطور او را متوجه نشدید، ضروری است که سوال کنید.
به راحتی میتوانید گوش دادن فعال را از طریق دوره آموزش تکنیک های گوش دادن فعال به صورت کامل و جامع یاد بگیرید.
تمامی موارد فوق در متقاعدسازی نیز باید بکار گرفته شوند. به عنوان یک فروشنده یا یک فرد متقاعدکننده، باید به خوبی به صحبتهای طرف مقابل گوش فرا دهید. این بهترین راه برای ایجاد ارتباط موثر در کسب و کارتان است.
استفاده از منطق و استدلال در متقاعد سازی
اگر بخواهیم صادق باشیم، تاثیر منطق و استدلال در کوتاهمدت به مراتب کمتر از عوامل دیگر است. در متقاعدسازی، باید بیشتر بر احساسات طرف مقابل تمرکز کنید. با این حال، نباید از تاثیر منطق و استدلال غافل شویم. منطق و استدلال در جنبههای دیگر کسب و کار نیز بسیار مفید است. بهترین راه برای تقویت منطق و استدلال، فراگیری ریاضیات و تفکر نقاد است.
ریاضیات:
بهتر است در استدلالهایمان از اعداد بیشتر استفاده کنیم. زیرا میتوانیم با دیگران به یک زبان مشترک برسیم و تنها در این حالت است که میتوان مقایسه و نتیجهگیری کرد. شاخههای مختلف ریاضیات از جمله: نظریه مجموعهها، نظریه بازیها، آمار و احتمالات، جبر، منطق، حسابداری و نظریه اعداد میتوانند تاثیر چشمگیری در مهارتهای متقاعدسازی شما داشته باشند.
تفکر نقاد:
فراگیری تفکر نقاد شما را از مغالطهها دور نگه میدارد و باعث میشود عوامل ناخودآگاه تاثیرشان به حداقل برسد. با این کار، ذهن خود را تربیت میکنید و کمکم متوجه تاثیر آن در کسب و کار و معاملاتتان خواهید شد.
تکنیک های موردی
تکنیکهای زیادی در متقاعدسازی وجود دارد که در ادامه به بعضی از آنها میپردازیم.
تکنیک مقایسه:
معمولا ذهن افراد در مقایسه دو یا چند چیز، بطور نسبی بهترین را (از نظر خودشان) انتخاب میکنند و موقتا در لحظه آن را بصورت مطلق برترین میبینند. این تکنیک را با ذکر چندین مثال برایتان روشن میکنم.
- اگر به منوی رستورانهای لوکس توجه کرده باشید، اولین غذا معمولا گرانترین غذاست، زیرا با این کار قیمتهای دیگر پایینتر بنظر میرسد.
- اگر میخواهید احساس موفقیت داشته باشید، بهتر است با دوستانی معاشرت کنید که از نظرتان اصلا موفق نیستند. اینگونه در میان آنها احساس موفقیت میکنید.
- اگر میخواهید در یک قرار ملاقات از نظر ظاهری عالی بنظر برسید، بهتر است دوستتان را که از نظر زیبایی از شما ضعیفتر است با خودتان همراه کنید تا زیبا بنظر برسید.
- فرض کنید که در حال رانندگی با ماشین پدرتان تصادف کردهاید. با پدرتان تماس بگیرید و کمی در اتفاقی که رخ داده اغراق کنید. سپس بگویید که فقط تصادف کردهاید و به شما آسیبی نرسیده است. متوجه خواهید شد که شما را راحت تر میبخشد.
- این کتاب فقط به قیمت یک پیتزا است. با این تفاوت که پیتزا تمام میشود ولی با مطالعه ی این کتاب زندگیت تغییر میکند. (مقایسهی قیمت پیتزا با کتاب)
تکنیک پذیرش در اجتماع:
ذهن افراد به رفتارها و الگوهای اجتماعی واکنش مثبت نشان میدهد. اگر میخواهید فردی را متقاعد به انجام کاری کنید، بهتر است به گونهای این پیام را غیر مستقیم به ایشان منتقل کنید: اکثرا همین کار را میکنند و اگر تو این کار را انجام ندهی از دید اجتماعی فردی عجیب به نظر میرسی!
تکنیک لبخند:
در اکثر مواقع فقط با یک لبخند دلنشین (مخصوصا در دیدار اول)، میتوانید قدرت متقاعدسازی خود را چندین برابر کنید و در ناخودآگاه طرف مقابل فردی مورد اعتماد دیده شوید.
تکنیک شوخی:
مخصوصا در وضعیت بد اقتصادی، شوخی کردن میتواند احساس بد مشتریان را پس پرداخت وجه سنگین کم کند. با این کار مشتری احساس بهتری به شما و محصول یا خدماتتان پیدا میکند.
تکنیک اعتمادسازی:
تا جایی که میتوانید شفافیت داشته باشید. در همه چیز. سعی کنید تا جای ممکن همهی ابهامات مشتریان را کم کنید. مثلا از گفتن اسمتان یا اهدافتان نترسید. در برخی اوقات هم میتوانید برای اعتمادسازی بیشتر ضمانت بازگشت وجه بدهید.
کلام اخر
عوامل بسیار زیادی در متقاعدسایزی تاثیرگذار است و اینجا به اصلی ترین آنها به خوبی پرداختیم. یادمان باشد که کلید متقاعد سازی شناخت مخاطب است. پس از آن میتوانید ارتباط موثر با آن فرد برقرار کنید و پس از اینکه به صحبتهایش گوش دادید، پیشنهادات مناسب خودتان را ارائه دهید.
اگه تکنیکی بلدی که میتونی هر کسی رو متقاعد کنی حتما برامون تو قسمت نظرات بنویس?.