توکن غیرقابل تعویض یا NFT فقط یک شناسه است، که میتوان آن را به هر دارایی یا شی فیزیکی و یا دیجیتالی متصل کرده و مالکیت آن شناسه به معنای مالکیت آن دارایی فیزیکی یا دیجیتالی میباشد. بنابراین هنگامی که شما صاحب یک NFT هستید، از تمام مزایای آن بهره مند میشوید. در این مقاله قصد داریم به صورت مختصر با کاربرد توکن غیرقابل تعویض یا NFT به زبان ساده آشنا شویم.
فهرست عناوین مقاله
کاربرد توکن غیرقابل تعویض یا NFT چیست
کاربرد توکن غیرقابل تعویض یا NFT را میتوان در سه دسته اصلی دسته بندی کرد: آثار هنری و کلکسیونی، بازی ها و متاورس ها، و ابزارهای کاربردی و DeFi (امور مالی غیرمتمرکز) که در ادامه، هر یک از سه دسته NFTها را با جزئیات بیشتر توضیح دهیم.
تبدیل آثار هنری و کلکسیونی به NFT
سوال مهمی که وجود دارد این است که چگونه یک هنرمند، یکتابودن یک اثر هنری دیجیتال را حفظ کند، در حالی که می توان آن را به راحتی کپی و توزیع کرد؟ در سیستم NFT اگر یک شرکتکننده ادعا کند، که یک اثر هنری دیجیتالی دارد، هر شخص ثالثی میتواند تاریخچه تراکنشهای روی بلاک چین را بررسی کند تا ببیند آیا در واقع کلید رمزنگاری شرکتکننده با آن قطعه مرتبط است یا خیر؟ اگر مالک قانونی تصمیم به فروش مجدد آن داشته باشد، یک سابقه تراکنش جدید در بلاک چین ثبت می شود تا هر شخص ثالثی بتواند زنجیره نگهداری آن NFT را بررسی کند.
بنابراین، اگرچه NFT را می توان کپی کرد، اما تا زمانی که در شبکه بلاک چین درباره هش شناسایی آن NFT اتفاق نظر وجود دارد، هر کسی می تواند مالکیت آن را تأیید کند. با استفاده از NFT، هنرمندان دستمزد دریافت میکنند و کنترل آثار خود را حفظ میکنند. به زبان ساده، NFT ها قدرت را به هنرمندان و سازندگان باز می گرداند.
همانطور که در مقاله “توکن های غیرقابل تعویض (NFT) چیست؟” بررسی کردیم، NFT هر چیزی است که نشان دهنده یک دارایی دیجیتال کمیاب می باشد. شناخته شده ترین نمونه کلکسیونی، اولین توییتی است که جک دورسی، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل توییتر ارسال کرد. دورسی توییت خود را به توکن تبدیل کرده و آن را در یک بازار رایج NFT به قیمت نزدیک به 3 میلیون دلار فروخت.
بازی و متاورس
توسعه دهندگان بازی های مبتنی بر بلاک چین در تلاش هستند، تا مفهوم کلکسیونهای درون بازی و ریزتراکنشها را از طریق NFT وارد کنند. یک مرجع مرکزی، مانند یک توسعهدهنده بازی های سنتی که مالکیت داراییهای درون بازی ها را صادر و پیگیری میکند، در برابر هک شدن و از دست دادن داراییها آسیبپذیر است. بازیهای NFT به دلیل ذخیره سوابق دائمی آنها در بلاک چین، امکان مالکیت داراییها را فراهم میکنند. حتی اگر توسعهدهنده بازی NFT پشتیبانی از بازی را کنار بگذارد، سوابق مالکیت داراییهای درون بازی حفظ شده و به توسعهدهنده دیگری اجازه میدهد بازی جدیدی ایجاد کند که شرکتکنندگان اصلی بتوانند بهطور یکپارچه داراییها و امتیازات خود را به آن منتقل کنند. Axie Infinity نمونه ای از یک بازی NFT است که بر اساس آیتم های قابل مبادله درون بازی ساخته شده است.
متاورس ها شبیه بازی های NFT هستند اما انگیزه مشارکت لزوماً رقابتی نیست. متاورس های NFT مانند Decentraland امکان تعاملات همتا به همتا را فراهم می کند که در آن شرکت کنندگان می توانند با یکدیگر تعامل کنند، جوامع بسازند و دارایی های دیجیتالی را مبادله کنند. یک قطعه زمین مجازی در Decentraland اخیرا به قیمت 900هزار دلار فروخته شد.
ابزارهای کاربردی و DeFi
دسته سوم NFTها شامل محصولات و خدماتی خارج از بازی ها و کلکسیون ها هستند، که سعی در جایگزینی سرویس های حرفه ای سنتی دارند. به عنوان مثال، سرویس نام اتریوم در نظر دارد نام دامنه را که به طور سنتی فروخته و نگهداری می شد را با غیرمتمرکز کردن سابقه مالکیت آدرس در کل شبکه بلاک چین، جایگزین کند. DeFi یک اصطلاح کلی برای توصیف هر پروژه است که هدف آن پیکربندی مجدد گردش کار مالی سنتی است، که می تواند مربوط به بانکداری، کارت های اعتباری، وام مسکن یا انتقال پول باشد.
به عنوان مثال، با استفاده از قراردادهای هوشمند در بلاک چین، یک وام دهنده و وام گیرنده می توانند پرداخت بهره را به صورت خودکار انجام دهند و یک رمزارز می تواند به طور خودکار یک حساب امانی را در فواصل زمانی از پیش تعیین شده شارژ کند و نیاز به انتقال دستی پول و داوری را از بین ببرد.
در حالی که DeFi هنوز در مراحل اولیه خود است، پروژه هایی مانند JustLiquidity و BakerySwap توجه بیشتری را به خود جلب می کنند. این دو پروژه به دارندگان NFT این امکان را میدهند تا زمانی که توکنهای خود را در مجموعه داراییهای جامعه نگهداری میکنند، سود کسب کنند که بازاری ثانویه را برای تجارت فراهم میکند.
NFT ها می توانند برای وام های مسکن فردی ایجاد شوند و سپس این NFT ها می توانند در بازارهای ثانویه معامله شوند. این روش کار جدید نیاز به طرف های متمرکز برای صدور و اوراق بهادار وام مسکن را از بین می برد. با این حال، هنوز نیاز به هماهنگی گسترده بین کمیسیون های اوراق بهادار و بورس، سایر نهادهای نظارتی فدرال و محلی، موسسات مالی، مشتریان و صادرکنندگان وام مسکن وجود دارد.